جامعه ما تب دارد و متاسفانه کمتر کسی دغدغه این را دارد که این تب ریشه های فرهنگ را می خشکاند. اصلا هیچ فرقی ندارد چه شعاری در پی مخفی کردن این تب یا دامن زدن به آن باشد اما باید باور داشت که غفلت نخبگان از جامعه و فرهنگ در پی بیماری مسری سیاست ورزی جامعه را از اصلاح نا امید می کند. این را باید نخبگان و بالا نشینان جامعه بدانند و هشدار بدهند …

بخشی از جامعه نخبگان که باید غم مردم داشته باشند تب دارند. تب شدیدی که هیچ قرص و آمپولی مداوایش نمی کند. تبی که داغ داغ می سوزاند فرصتی را که قرار است برای مردم و تعالی جامعه خرج شود. الان خیلی ها درگیر آن هستند که فلان اتفاق سیاسی با چه جزییاتی و کی حادث شد تا از این تب تند خدای نکرده جا نمانند. اما اگر از بعضی هاشان وضعیت فقرای جامعه را بپرسی که زیر بار همین بی تدبیری ها و سوء مدیریت ها له می شوند کمتر می دانند و شاید اصلا خبر نداشته باشند که چگونه روزگار می گذراند.

سیاست تا جایی که برای رتق و فتق امور جامعه مفید باشد بسیار هم پسندیده است ولی اینکه این جناح با استفاده از همین ابزار ، رقیب را چنان زمین بزند که نتواند تا در انتخابات بعدی قد علم کند هیچ توجیه عقلانی ، وجدانی و انسانی ندارد. وقتی سیاست ابزاری می شود تا به اصطلاح سر مردم را گول مالی کند و مشغولشان کند تا منافع جناحش تامین بشود و یا با قدرت سیاست منفعت طلبی صورت گیرد و آب از آب تکان نخورد واقعا خیانت محسوب می شود. حالا فرقی ندارد از کدام جناح باشد. با ریش یا بدون ریش… با کت یا کاپشن… با لبخند یا اخم…

جامعه ما تب دارد و متاسفانه کمتر کسی دغدغه این را دارد که این تب ریشه های فرهنگ را می خشکاند. اصلا هیچ فرقی ندارد چه شعاری در پی مخفی کردن این تب یا دامن زدن به آن باشد اما باید باور داشت که غفلت نخبگان از جامعه و فرهنگ در پی بیماری مسری سیاست ورزی جامعه را از اصلاح نا امید می کند. این را باید نخبگان و بالا نشینان جامعه بدانند و هشدار بدهند که مساله اصلی چیز دیگری است که متاسفانه کمتر شاهد این هشدار هستیم و اگر هم بزرگی هشدار دهد اینقدر تب داریم که نمی شنویم و نمی بینیم.

اینقدر تب داریم که متوجه نیستیم رقیب سیاسی هموطن ماست و رقابت سیاسی برای پویایی جامعه و زدودن فساد از ارکان حکومت ها لازم است و بسان دارو اگر بیشتر خورانده شود اثر عکس خواهد داد. سیاست بازی نخبگان نا امیدی اجتماعی و عدم مشارکت را بدنبال دارد. سیاست ورزی افراطی با هر شعاری شکاف های عمیقی در جامعه بجای خواهد گذاشت که در دراز مدت آسیب های غیر قابل جبران به ساختار اجتماع وارد می کند. و این روزها بسیاری سعی دارند از غافله تب داران سیاست ورز جا نمانند.

جامعه امروز ما تب دارد چرا که متوجه نیست به اسم رقابت با رقیب دشمنی با هموطن می کند و ته این دعواهای سیاسی به تضعیف توان و انسخام ملی و خوشنودی دشمنان می انجامد. دشمنانی که در پشت مرزها گوش به زنگ نقاط ضعف نشسته اند. تب داریم که فکر می کنیم می شود این کشتی را شکست و قایقی برای نجات ساخت غافل از اینکه با کوچکترین موجی قایق در هم خواهد شکست. تب داریم که تذکرات رهبری در خصوص وحدت و پرهیز از تفرقه را جدی نمی گیریم و به جنگ سیاسی خود می پردازیم.

و اما در میان این تب داران برخی هم هستند که وانمود می کنند تب دارند و به قصد کسب منافع و یا ضربه زدن به نظام فعالیت می کنند و حاشا که غفلت جماعت تب دار اجازه نمی دهد بدانند و ببینند چه در اطرافشان می گذرد. تحلیل کنند که چرا باید فلان حرف از دهان بهمان جناح خارج شود. چرا باید همیشه در جناحین کسانی باشند که بر طبل افراط بکوبند و از اب گل آلوده دعواهای سیاسی ماهی خود را بگیرند. حتی بعضی وقت ها تبمان اینقدر شدید می شود که مبانی شرعی را هم فراموش می کنیم و می شود آنچه نباید اتفاق بیفتد…

انسان امروز قبل از اینکه نیازمند علم سیاست و ارتباطات ضربدری با جناحین برای پیروزی در رقابت های سیاسی باشد نیاز دارد انسان باشد و تقوی کلید انسان بودن و انسان ماندن است. تقوای سیاسی گمشده این روزهای سیاست بازان و سیاست ورزانی است که گاهی سیاست را پرستش می کنند. وقتی با همه وجود به پدیده ای علاقه نشان دهی که از مرکز ثقل جهان غافل باشی آن پدیده معبودت خواهد بود و با این تعبیر متاسفانه این روزها در همین جامعه مسلمان ما بعضی ها پول و قدرت را می پرستند که ما از آن به تب تعبیر کردیم.

خداوندا لحظه ای و آنی ما را از وجود زیوجودت غافل مگردان. خدایا توفیق ده تا بندگی تو را بنماییم تا سروری جهان نصیبمان گردد. آمین!

ارادتمند – مدیر مسئول مرکزی دیلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.